جانانجانان، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 14 روز سن داره

بر آستان جانان

نابغه کوچولو

    من نگاهم مات چشمان تو شد شعرهایم شعر چشمان تو شد بی قرار حس چشمانت شدم لحظه هایم رام چشمان تو شد یک دل دیوانه دارم که کنون سرکش آن برق چشمان تو شد من غرورم رنگ چشمانت گرفت آسمان هم رنگ چشمان تو شد گلبرگم،نازنینم،جانانم الهی فدات بشم مادرم،الهی بلا گردونت بشه مامان مسگان،بمیرم واسه اون دوتا چشم درشت مشگیت..بابایی می گه :"این چشکاش خیلی لکه به تو رفته" اره مامانی چشمات به من رفته؟ منم عقل دل و جونم واسه تو رفته دلبرم من هرجوری حساب کنم..هر جوری چرتکه بندازم هرجوری قاپ بریزم باز نتیجه یکسانه ؛تو خیلی باهوشی..نابغه ای حتی بابایی که خیلی دیر این جور موارد را تایید می کنه دیشب اق...
20 آذر 1392

آن دو چشم جاودانه مست

  چشمهایت را از من نگیر ندیدن چشمهای تو ،ندیدن زندگیست و زندگی بدون تو یعنی ندیدن چشمهای تو در دمادم طوفانهای زندگیست نفسم ، جون عمرم جانانم الان که دارمم می نویسم دمه سحره و تو توی خواب نازی هر موقع شب که بر می گردم طرفتو تو را می بینم احساس خوشبختی و خوشحالی همه وجودمو می گیره وقتی اون صورتو ماهتو می بینم،اون چشمهای خوشگلتو که بستی و مژهای بلندتو می بینم اون دست کوچولو چاقالو را می بینم که گذاشتی زیر چونه گرد و خوش تراشت دلم می لرزه وقتی دستاتو تو دستم می گیرم گرمی دستات جون تازه و دوباره بهم می ده همه نگرانی ها از دلم می ره بیرون،اخه تو را دارم که همیشه و همیشه خوشحالم می کنی...
24 آبان 1392

از همه زیباتران زیباتری

  دوستت دارم من ای زیبا پری کز همه زیباتران زیباتری حلقه زلفت به دام ما نشست تو مگر زیباتر از نیلوفری هرکه را در عالم خریدار دلی روی خوبت را منم آن مشتری چشم میگونت عجب حسرت نماست باز دل برد از افسونگری جگر مامان،عشق مامان،جانان مامان درد و بلات تو چشام درد و بلات تو جونم الهی روزی هزاربار بلاگردونت بشم نفسم جونم عمرم دلبرم عروسک قشنگم اینقدر دلبرتر ازقبل شدی..اینقدر دلبرتر از هر انسانی شدی که قابل وصف نیست اینقدر عاشقتم اینقدر مجنونت شدم اینقدر دیوونتم که هیچ معیار و استانداردی واسه سنجش و گفتنش ندارم   اخ اخ با این همه بلبل زبونی که داری با این...
25 مهر 1392

یک خانواده خوشبخت

    خونه اونجاست خونه من جایی که هستی تو با من خونه خونم دستای تو جای امن موندن من خونه اونجاست خونه من جایی که هستی تو با من خونه خونم دستای تو جای امن موندن من خونه اونجاست که صداته پر عطر نفساته جایی که رو درو دیوار همه جا نقش اون چشاته خونه اونجاست که صداته پر عطر نفساته جایی که رو درو دیوار همه جا نقش اون چشاته     ...
21 مهر 1392

با خم ابروی خود کردی پریشان حال من

  بلند بالا عزیز ابروکمونی پر از ناز و کرشمه خوش زبونی چشات دریا دلت هم آسمونی نگات جادوخودت هم مهربونی رخت سرخ و لبات رنگ اناری یه گیسو دو زلفونت رنگ حنایی چرا خوشگل پر از ناز و ادایی بیار یکبار بیا یکبار به دلربایی بیا لی لی بیا آروم بیا خوش می خرامی بیا آهسته و نم نم بیا حکم شرابی خانوم خانوم ،جانان خانوم دردت تو سرم الهی دورت بگردم ایشالله پیش مرگت بشم  قربونه اخم و تخمت قربون اون قدت..فدای اون غبغبت بشم ایشالله دورت گشتم چقدر تو نازی بمیرم واسه اون همه عشوه..این چه فیگوری هست تو گرفتی قند و نبات   وای جانان جانان اینقدر هر ساعت شیرین تر میشی که دیگه نمی  دونم چه...
29 مرداد 1392

ای پیک پی خجسته که داری نشان دوست

      این اولین آزمایش خونی هست به تاریخ 1389/05/16 ، که تایید کرد جانان خانوم تشریف فرما شدند در دل مامانی   این اولین سونو گرافی هست که عکس جانان خانوم را نشون میده.در این عکس این خانوم خانوم یک جنین به اندازه 10 میلی متر هست.این عکس در تاریخ 1389/05/30 گرفته شده است. عاشقتم دختر گلم. ...
12 مرداد 1392

بلبل خوش الحان مامان

    ای بلبل خوش آواز من ای بلبل هم ساز من ای سرو و ای شیرین سخن آواز خود را سر بده تا این نهال آرزو باور کند رویای خود   خوشگل خانوم،دلبر خانوم،جانان خانوم درد و بلات تو چشام..شدی بلبل..هرچیزی که ما میگیم تو هم تکرار می کنی.. من وقتی میخوام باهات حرف بزنم یا صدا کنم..بهت می گم "خانوم خانوم".."جانان خانوم".."جیگر مامان"..ووووو امروز من رو تخت خوابیده بودم اومدی کنار گوشم گفتی :"سیگر مامان(جیگر مامان)" اینقدر قربون صدقت رفتم و واست کوبیدم تو سینه ام که گفتم الانه سکته می کنم....بعد دوباره تا می دیدی من می خوام بخوابم همینو میگفتی  تا من بیفتم روتو هزارتا بوست کنم....   بعد ...
11 مرداد 1392

هنرمند کوچولوی ما

        پی نوشت: این کار هنری زیبا،اثر هنری جانان خانوم هست.این دختر خانوم 2 ساله با دستهای قشنگ و کوچیک و تپلش کاغذ رنگی ها پاره کرده،چسب زده و چسبونده به مقوا..همچنین بقیه چیزهایی که می بینید... دختر من هنرمنده....عاشقشیم ...
24 تير 1392