جانانجانان، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 15 روز سن داره

بر آستان جانان

جانان در آتشکده

1393/2/1 8:41
نویسنده : مامان مژگان
165 بازدید
اشتراک گذاری

 

 

جان و تنم ای دوست فدای تن و جانت

مویی نفروشم به همه ملک جهانت

     شیرینتر از این لب نشیندم که سخن گفت

 تو خود شکری یا عسلست آب دهانت

بر سرو نباشد رخ چون ماه منیرت

 بر ماه نباشد قد چون سرو روانت

       آخر چه بلایی تو که در وصف نیایی

     بسیار بگفتیم و نکردیم بیانت

 

ماه بانو،خورشید بانو،جانانم

اینجایی که عکس گرفتیم آتشکده زرتشتیان زارچ یزد هست.روز 5 عید رفتیم این مکان را ببینیم.در بدو ورود به ما تعارف کردند نقل بخوریم . همینجا بود که تو با ظرف نقل آشنا شدی و عین نیم ساعتی که اونجا بودیم از کنارش تکون نخوردی....

چند روز بعدش هم که با بی بی رفتیم اونجا تا وارد شدیم دست بی بی را گرفتی گفتی "بی بی بدو بیا" بردیش سر ظرف نقل و دوباره همونجا وایسادی و هی هی نقل خوردی تا برگشتیم...

الهی دورت بگردم الهی فدات بشم نازدار خانومم اینقدر شیرینی و بامزه و بلبل زبان

می ریزی زیرپتو و به من می گی "بیا تو زیر پتو" و وقتی منو با کلی عروسک می کنی زیر پتو..خودت می آیی بیرون و میشینی کارتون می بینی و نیم ذاری من بیام بیرون..انگار نه انگار اون زیر گرمه و دارم خفه می شم

درد و بلات تو جونم..پیش مرگت بشم عاشقتم

 

پسندها (1)

نظرات (1)

خاله
2 اردیبهشت 93 8:56
بهت میگم جانان دورت بگردم میگی اره ه ه ه با تاکید هم میگی [قلب