ماه بانو
ماه در میاد که چی بشه
می خواد عزیز کی بشه
ماه در میاد چی کار کنه؟
باز آسمونو تار کنه
نمی دونه تو هستی
به جای اون نشستی
نمی دونه تو ماهی
تو که رفیق راهی
عشقم ،عمرم،جانانم
بهت چی بگم؟
بگم نقل و نبات و عسل و شیرینی؟
خوب ازهمه اینها شیرین تری
چیکار کنم..وقتی این همه نازتو،دلبری هاتو و عشوه هاتو می بینم مجنون تر میشم ..می خوام سر به بیابون بزنم واست..
هرچقدر هم بغلت می کنم و فشارت می دم و ماچ های محکم محکم می کنم بهت فایده نداره..دلم آروم نمی گیره
هرچقدر هم بگم دورت بگردم فدات بشم پیش مرگت بشم..بازم دلم قرار نمی گیره
آخه وقتی من دارم می خونم "ساغرم شکسته ای ساقی..رفته ام ز دست ای ساقی"
می بینم تو هم آهسته و زیر لبی داری با من می خونی..چیکار کنم که نفسم به شماره می افته از شوقت و عشقت
وقتی واسم "عروسک قشنگ من قرمز پوشیده " را می خونی...کار خداست که عقل و هوشم یکباره از دست نمی ره
قربونت برم که بهم یم گم "مامان مامانی..سلام سلامی"
الهی فدات بشم که ماه آسمونمی..عاشقتم عاشقتم